رنج از سه جهت ما را تهديد مي كند. يكي از طرف جسم خودمان كه محكوم به مرگ و اضمحلال است و حتي از درد و ترس كه نشانه هاي خطرند، راه گريزي ندارد. ديگر از طرف جهان بيرون [نيروهاي طبيعت] كه با نيرويي چيره، بي رحم و ويرانگر ما را مورد حمله قرار مي دهد و سرانجام از طرف رابطه ما با ديگران. شايد رنجي كه از اين آخري ناشي مي شود دردناك تر از هر رنج ديگر باشد.